با شاعران ولایت زاوه؛ نگاهی به زندگی و شعر امتی تربتی: شاعری در زمان خود مشهور اما گمشده در غبار زمان، به قلم بهمن صباغ زاده
این بخش در نشریهی پیام ولایت نگاهی دارد به شاعران این آب و خاک؛ گاهی به شاعران پیشین این ولایت میپردازیم و گاه به شاعران معاصر شهرستان. در این گوشهی کوچک از خراسان بزرگ همواره ستارگانی در آسمان شعر و هنر درخشیدهاند. در این شماره قرار است یکی از شاعران خوشذوق عهد صفویه در قرن دهم را حضورتان معرفی کنم.
خراسان را مهد زبان پارسی و شعر پارسی میدانند و بنای شعر در تربت حیدریه هم قدمتی دارد به اندازهی شعر پارسی. از وقتی تذکرهنویسی به شکل امروز معمول شد و آوردن زندگینامه و نمونهی شعر شاعران به صورت مستقل رسم شد، همواره در تذکرههای شعر فارسی، تعدادی از شاعران این آب و خاک هم حضور داشتند. ولایت زاوه و حدود و تاریخ آن با جزئیات در کتاب «جغرافیای تاریخی ولایت زاوه» به قلم شاعر همشهری استاد محمدرضا خسروی به تفصیل بیان شده است که میتوانید به مطالب ارزشمند آن کتاب مراجعه کنید.
قدیمیترین تذکره مشتمل بر شرح حال شاعران در اوایل سدهی هفتم هجری توسط نورالدین محمد عوفی تدوین شد. او نام کتابش را «لُباب الباب» گذاشت و در کتاب او شاعران زاوه هم در کنار دیگر شاعران خراسان معرفی شدند. بعد از محمد عوفی دیگر نویسندگان پارسیزبان هم به نوشتن شرح حال شاعران پرداختند و هر کدام به شکلی سعی کردند در کتابی که تدوین میکنند مختصر و مفید شاعران پیش از خود و معاصر با خود را معرفی کنند. تذکرهنویسان راجع به شاعرانی که در همان قرن میزیستهاند اطلاعات بسیار خوبی به خواننده میدهند اما در مورد شاعران پیشین به ذکر چند جملهی کلی و تکرار مطالب تذکرههای پیش از خود اکتفا میکنند.
در گذشته شاعران همه تخلص داشتهاند و شاعران را با تخلص و نام شهر زادگاهشان یا به ندرت شهر محل سکونتشان میشناختهاند مانند فردوسی طوسی، ثنایی غزنوی، سعدی شیرازی و ... . این توضیح لازم است که تا پیش از قرن دهم شاعران این منطقه را با پسوند «زابی» میشناختند و پس از قرن دهم پسوند «تربتی» معمول شد. میدانید که در خراسان دو تربت داریم یکی تربت جام و یکی تربت حیدریه. در تذکرهها برای جلوگیری از اشتباه، شاعران تربت حیدریه را همواره با پسوند «تربتی» میشناختند و شعرای تربت جام را با پسوند «جامی». من در نوشتن این زندگینامهها نگاهی خواهم داشت به تذکرههایی که در تاریخ ادبیات پارسی نوشته شده است؛ همچنین از مطالبی که نویسندگان استادان و ادیبان پیش از این تاریخ در مورد شاعران پیشین این آب و خاک نوشتهاند استفاده خواهم کرد، که از جملهی مهمترین این آثار میتوانم به «سخنوران زاوه» اثر استاد محمود فیروزی مقدم اشاره کرد. در برخی موارد، مطالب این کتاب عینا نقل میشود.
با شاعران ولایت زاوه؛ نگاهی به زندگی و شعر امتی تربتی: شاعری در زمان خود مشهور اما گمشده در غبار زمان، به قلم بهمن صباغ زاده
شاید خیلی از همشهریان ما و حتی تربتیهای اهل ادب با امتی تربتی آشنا نباشند اما اشعاری که تذکرههای مختلف از او ذکر کردهاند نشان میدهد که شاعری پخته و خوشسخن بوده است. همینطور در شرح حال شاعری به نام عطار مشهدی با نام امتی برخورد میکنیم از این رو که عطار مشهدی خود را شاگرد امتی تربتی میداند و به این شاگردی افتخار میکند. بیشتر آنچه را که از زندگی امتی تربتی و شعر او میدانیم مدیون تذکرههای خیر البیان، نصرآبادی و لطایف الخیال هستیم. در ادامه سعی میکنم شما را با این شاعر قرن دهم آشنا کنم.
نام امتی تربتی به درستی مشخص نیست. مدرس تبریزی نامش را ابراهیم ذکر میکند اما با توجه به اینکه امتی تربتی را شاعری از عهد گورکانی میداند نمیشود به این نام اعتنا کرد. گاهی هم در تذکرهها او را با امینی تربتی اشتباه گرفتهاند که این دو با هم تفاوت دارند و پیش از این به شرح حال امینی پرداختهام.
امتی از شاعران قرن دهم است که در تربت حیدریه به دنیا آمده است و مدتی ملازم قاضی سلطان تربتی بوده است. قاضی سلطان تربتی قاضی سلطان تربتی به جهت اصابت رای و نفوذی که داشت، از حدود سال ۱۰۰۰ هجری قمری از طرف شاه عباس، متولی آستان قدس و والی زاوه و محولات گردید. امتی به خوشخطی شهره بوده است و در زمان خود شهرت و آوازهای داشته است.
میرزا طاهر نصرآبادی در تذکرهی نصرآبادی شرح حال مختصری از امتی ذکر میکند و میگوید وقتی این بیت را گفته است که: «گوهری بودم جهانافروز اما روزگار/ از حسد ناورده بیرون بر لب کانم شکست» و بعد از گفتن این بیت به فاصلهی چند روز از دنیا رفته است. میرزا طاهر بعد از ذکر این بیت، شاعران را نصیحت میکند و میگوید غرضش از آوردن این بیت این است که بیت یاسآمیز نباید گفت.
در برخی از تذکرهها آمده است که وی در سال ۹۴۱ هجری قمری درگذشته است که اشتباه است و این اشتباه از کتاب ریحانهالادب به دیگر تذکرهها راه یافته است. با توجه به ملازمت امتی تربتی با سلطان قاضی تربتی میشود گفت وی در ابتدای قرن یازدهم درگذشته است. بر اساس نظر استاد محمد قهرمان که در کتاب صیادان معنی ذکر شده است سال وفات او را باید ۱۰۱۹ هجری قمری در نظر گرفت.
در ادامه نمونههایی از شعر امتی تربتی را از تذکرههای خیرالبیان و تذکرهی نصرآبادی میخوانیم.
تو و آن عهد که بویی ز وفا نشنیدهست
من و آن درد که نامی ز دوا نشنیدهست
عاشقان را به جهان موت و حیات دگر است
آنچه تقدیر کند عشق، قضا نشنیدهست
پیش چشم ترم، ای ابر تُنُک، مایه ملاف
شد مرا بر مژه خشک آنچه تو را در جگر است
در باغ بر دورنگی گل خنده میزنم
غافل که غنچهی تو به صد رنگ وا شود
از دلم شعله به صد رنگ برآید که تو را
هر زمان چهره به رنگ دگر افروختهاند
قدحنوش محبت، خواب و بیداری نمیداند
کسی کاین می کشد، مستی و هوشیاری نمیفهند
ز قرب غیر در بزمش ندارم رشک و خرسندم
که مرغ خانگی، ذوق گرفتاری نمیداند
جان رفت و عمرهاست که در انتظار تو
دزدیدهام به دل نفس واپسین خویش
منم آن میوه، کز خامی، به بستان هوس ماندم
ز بس ایام با من کرد سردی، نیمرس ماندم
من آن مرغم که هرگه کرد عشقم میل آزادی
نوای تازهای پرداختم تا در قفس ماندم
سرکشیها لالهرویان را بود از عاشقان
شعلههای آتش از خاشاک میآید برون
#با_شاعران_ولایت_زاوه
#امتی_تربتی
#بهمن_صباغ_زاده
https://t.me/anjomanghotb
برچسبها: زندگینامه امتی تربتی, شاعران تربت حیدریه, امتی تربتی, شاعران همشهری
یک کلام به صد کلام؛ یادداشتهای استاد محمد قهرمان؛ قسمت بیست و دوم؛ بهمن صباغ زاده...
ما را در سایت یک کلام به صد کلام؛ یادداشتهای استاد محمد قهرمان؛ قسمت بیست و دوم؛ بهمن صباغ زاده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bahmansabaghzade2 بازدید : 190 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 2:38